دوستی و آداب آن در نگاه امیرالمومنین علی (علیه السلام)
جایگاه دوستی
اینکه گفته اند: «هزار دوست، کم است و یک دشمن، بسیار»، سخن درستی است؛ زیرا دوستی هم نیاز روحی انسان است، هم ضروت اجتماعی و هم عامل هم بستگی افراد.
روح جمع گرای انسان، او را به مهرورزی و دوستی می کشاند وهمچنین بهره گیری از یاری و ارشاد دوستان در زندگی، میزان تحمل مشکلات و توفیق دست یابی وی به اهداف را بیشتر می کند و برای او پشتوانه ای ارزشمند به شمار می آید.
این، خود، نوعی هنرمندی است که آدمی بتواند با جاذبه اخلاق و رفتارش، با دیگران بجوشد و صمیمی و همدل شود و دل ها را شیفته خود سازد و حلقه ای از بهترین دوستان را بر گرد خود پدید آورد. این کار، هم هنرمندی است و هم خردمندی، چنان که امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: «اَلتَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ؛ دوستی و مهرورزی، نیمی از خِرد است».1
رابطه های خویشاوندی، در کمک رسانی و غم زدایی و پشت گرمی هر فرد، نقش مهمی ایفا می کند. با این حال، گاهی دوستان همدل و با صفا، بیش از خویشاوندان به یاری انسان می شتابند و تکیه گاه و همدم او می شوند. از این رو، حضرت علی علیه السلام، مهرورزی و دوستی را نوعی خویشاوندی و پیوند نزدیک و ثمربخش می شمارد2 و نداشتن دوست یا از دست دادن دوست را غربت روح می داند و می فرماید: «الْغَریبُ مَنْ لَیسَ لَهُ حَبیبٌ؛ غریب، کسی است که دوستی ندارد».3
پیام متن:
1. دوست یابی، نیاز روحی و ضرورت اجتماعی است که می تواند پشتوانه بزرگی برای آدمی در رویارویی با مشکلات باشد.
2. چه بسا ثمربخشی دوست در زندگی انسان، از خویشاوند نیز بیشتر باشد.
توصیه اسلام به دوست یابی
روح انسان، در سایه دوستی و مهرورزی، شکوفا و مصفا می شود و از این رهگذر، آدمی طعم شیرین حیات را بهتر می چشد و از احساس غربت و تنهایی به در می آید.
حضرت علی علیه السلام، آن را که موفق نشود دوست به دست آورد، آدمی ناتوان معرفی می کند و می فرماید:
اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنْ اِکتِسابِ الاِْخْوانِ، وَ اَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.4
ناتوان ترین مردم، کسی است که از به دست آوردن برادران [و دوستان] ناتوان باشد و ناتوان تر از او کسی است که دوستی را که به دست آورده است، از دست بدهد.
پیام متن:
1. شخصیت انسان در سایه دوستی و مهرورزی شکوفا و معنا می شود.
2. اسلام به دوست یابی، تأکید و از انسان بی دوست، به شخصی «ناتوان» تعبیر کرده است.
دوست خوب کیست؟
از برجسته ترین ویژگی های دوست خوب و واقعی، آن است که با انسان، یک دل و یک رو باشد و هنگام نیاز، او را رها نکند. در گرفتاری به کمکش بشتابد و در غم و شادی و راحت و رنج، با او هم دردی و مشارکت کند.
در حدیثی از امام علی علیه السلام در این باره نقل است:
لایکونُ الصَّدیقُ صَدیقا حَتّی یحْفَظَ اَخاهُ فی ثَلاثٍ: فی نَکبَتِهِ وَ غَیبَتِهِ وَ وَفاتِه.5
دوست، هرگز دوست نخواهد بود، مگر آنکه در سه موقعیت، دوستش را نگهبان و پاسدار باشد: یک: در رنج و گرفتاری به کمکش بشتابد؛ دو: آبروی او را در غیاب او حفظ کند و سه: پس از وفاتش، با یادکرد او و استغفار برایش، به او نیکی کند.
محمّد بن حسام خوسفی، این کلام حضرت علی علیه السلام را این گونه به نظم درآورده است:
تو را گر دوستی باشد موافق سه خاصیت در او موجود باشد
نخستین آنکه اندر غیبت دوست نگوید آنچه او را خوش نیاید
دوم آن است کاندر حال عُسرت به جای او جوان مردی نماید
سه دیگر آنکه بعد از مرگ آن دوست به هر حالی که باشد، یادش آید
چو دانی کاین سه خاصیت ندارد چنان کس، دوستداری را نشاید6
دوست خوب، با ادعا و شعار شناخته نمی شود و باید در فراز و نشیب های زندگی که جوهره اشخاص در آنها نمود می یابد، دوست واقعی را شناخت. از این رو، اساس انتخاب دوستان شایسته باید معیارهای اخلاقی و انسانی باشد و به هر کسی نباید اعتماد کرد. امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید: «الطُّمَأنینَه اِلی کلِّ اَحَدٍ قَبْلَ الاْخْتِبارِ عَجْزٌ؛ اطمینان و اعتماد کردن به هر کس، پیش از آزمودن، [نشانه] ناتوانی است».7
باز از این امام بزرگوار روایت می شود: «حَسُدَ الصَّدیقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّه؛ حسدورزی دوست، از ناسالم بودن دوستی است».8
به هرحال، دوست گزینی پیش از آزمون و شناخت، امری ناسنجیده و مایه پشیمانی است. پروین اعتصامی می گوید:
پروین! نخست زیور یاران، «صداقت» است باری، نیازموده کسی را مدار دوست
پیام متن:
1. یکرنگی، فریاد رسی و حافظ آبرو بودن، از ویژگی های یک دوست خوب و شایسته به شمار می آید.
2. قبل از انتخاب شخص برای دوستی باید وی را آزمود.
دوستان با معرفت
انسان باشعور و آگاه، اگر به شناختی خوب از دوستش برسد و به او اعتماد کند، دیگر به سخن چینی و بدگویی دیگران از اوتوجهی نمی کند و دل خویش را چرکین نمی سازد. البته اگر شناخت کاملی از کسی نداریم، باید در سخنان و توصیف هایی که درباره او گفته می شود، تأمل و دقت کنیم، ولی اگر فردی را به نیکی و تعهد و پاکی شناختیم، به راحتی نباید به حرف های دیگران درباره او گوش تأیید بسپاریم.
علی علیه السلام در کلامی گهربار می فرماید:
مَنْ عَرَفَ مِنْ اَخیهِ وَثیقَه دینٍ و سَدادَ طَریقٍ، فَلایسْمَعَنَّ فیهِ اَقاویلَ الرِّجالِ.9
کسی که از برادر دینی اش، دین داری و درستی را بشناسد، پس دیگر به سخنان این و آن درباره او گوش فرا ندهد.
آن حضرت در سخن دیگری درباره شیوه رفتار با دوستان شایسته چنین توصیه می کند:
آن گاه که برادرت [و دوستت] با تو قطع رابطه می کند، تو با او بپیوند. وقتی او از تو قهر می کند، تو با وی مهر بورز و به او نزدیک شو. هرگاه او به تو بخل می ورزد، تو بذل و بخشش کن. هر وقت او تندی نشان می دهد، تو نرم باش و هرگاه او خطا می کند، عذرش را بپذیر و چنان باش که گویا تو غلام اویی و او صاحب نعمت بر توست. (البته) مبادا اینها را در غیر جای مناسب انجام دهی یا چنین لطف و بزرگواری را با نااهل داشته باشی!10
شناخت حق دوست و ادای آن و پای بندی به قانون دوستی، گوهر نفیسی است که از آن، به معرفت یاد می شود. سعدی می گوید:
دوست مشمار آن که در نعمت زند لاف یاری و برادرخواندگی
دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی
پیام متن:
1. هرگاه بنابر اصول محکم عقلی و اعتقادی به کسی اعتماد کردیم، هرگز به سخنان دیگران درباره او اعتماد نکنیم
2. دوست با معرفت، در برابر هر کار نادرست دوست خویش، رفتاری دوراندیشانه و عاقلانه انجام می دهد.
آداب دوستی
1. خوشرویی
یکی از راه های دوست یابی و رسیدن به توفیق حفظ این نعمت، داشتن چهره ای گشاده و خندان و رفتار با مهر و محبت است. حضرت علی علیه السلام دراین باره فرمود: «البَشاشَه حِبالَه الْمَوَدَّه؛ خوشرویی، رشته و دام دوستی است»11 و به تعبیر زیبای حافظ:
به حسن خلق توان کرد صید اهل نظر به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را
2. نرمش و مدارا
تداوم دوستی، در سایه نرمش و مداراست. از امیرمؤمنان علی علیه السلام نقل می کند: «مَنْ لانَ عُودُهُ کثُفَتْ اَغْصانُهُ؛ کسی که درخت وجودش نرم باشد، شاخ و برگ او انبوه و فراوان می شود».12
3. انصاف
انصاف، یعنی پرهیز از امتیازطلبی برای خود و برابر دانستن خویش با دیگران در بهره مندی از حقوق و مزایا. رفتار منصفانه با دیگران، هم مایه آرامش وجدان انسان است، هم برای او محبوبیت می آورد و هم دوام دوستی و افزایش دوستان را درپی دارد. حضرت علی علیه السلامدراین باره می فرماید:
خودت را در آنچه میان تو و دیگری است، میزان قرار بده. پس آنچه برای خود دوست می داری، برای دیگران هم دوست بدار و آنچه برای خودت نمی پسندی، برای دیگری هم مپسند و همان گونه که دوست نداری به تو ستم کنند، تو هم ستم نکن.13
4. رعایت اعتدال
میانه روی در هر کاری، نیک و لازم است، حتی در دوستی و مهرورزی. افراط در دوستی و دشمنی، مایه پشیمانی است. گاهی دو دوست به حدی از ویژگی های اخلاقی و اسرار و کارهای محرمانه زندگی شخصی یکدیگر باخبر می شوند که اگر روزی دوستی آنان به هم بخورد، زیان های جبران ناپذیری متوجه آنان می شود. در دشمنی با افراد نیز نباید افراط کرد، که اگر روزی دشمنی ها به دوستی تبدیل شد، رفتار ناپسند گذشته، مایه شرمساری و عذاب وجدان نشود. در روایتی از حضرت علی علیه السلام، درباره رعایت اعتدال در دوستی و دشمنی می خوانیم:
اَحْبِبْ حَبیبَک هونا ما، عَسی اَنْ یکونَ بَغیضَک یوْما ما و اَبْغِضْ بَغیضَک هَوْناما، عَسی اَنْ یکونَ حبیبَک یوْما ما.14
با دوستت به اندازه معین دوستی کن؛ شاید روزی دشمنت شود. دشمنت را هم در حد اعتدال دشمن بدار؛ شاید روزی با تو دوست شود.
پیام متن:
1. خوشرویی، نرمش، مدارا و انصاف، از شرایط دوست یابی و تداوم دوستی است.
2. در دوستی و دشمنی باید اعتدال را رعایت کرد.
با این چند گروه دوستی نکنید!
1. کوته فکران بد کار
افراد سست اندیشه، جاهل و کوته فکر، به ویژه اگر از نظر رفتاری نیز اهل خلاف و زشت کاری باشند، سزاوار رفاقت نیستند؛ زیرا هم نشینان خود را به وادی گمراهی و فساد می کشانند. امام علی علیه السلام در رهنمودی می فرماید: «وَ احْذَرْ صَحابَه مَنْ یفیلُ رأیهُ وَ ینْکرُ عَمَلُه؛ از هم نشینی با کسی که اندیشه اش، سست و ضعیف و کارش، زشت و ناپسند است، بپرهیز».15
2. احمق
امیرمؤمنان علی علیه السلام، پیروانش را از دوستی با احمق باز می دارد و می فرماید:
اِیاک وَ مُصادَقَه الاَْحْمَقِ، فَاِنَّهُ یریدُ اَنْ ینْفَعَک فَیضُرُّک.16
از دوستی با احمق برحذر باش؛ چرا که او می خواهد به تو سود برساند، ولی [به خاطر حماقتش] به تو زیان می رساند.
از آن حضرت در بیانی دیگر نقل است:
با بی خرد و احمق هم نشین مباش؛ زیرا کار خودش را در نظر تو زیبا جلوه می دهد و دوست دارد تو نیز مانند او باشی.17
3. بخیل
افراد تنگ نظر و بخیل، همیشه از خیررسانی به دیگران دریغ می کنند و بهره ای از ایشان به مردم نمی رسد. از این رو، دوستی با آنان بیهوده و زیانبار است. کلام مولا علی علیه السلام نیز درباره نهی از دوستی با بخیلان چنین است:
اِیاک وَ مُصادَقَه الْبَخیلِ، فَاِنَّهُ یقْعُدُ عَنْک اَحْوَجَ ماتَکونُ اِلَیهِ.18
از دوستی با بخیل بپرهیز؛ چون او در سخت ترین شرایط نیازمندی تو، از کمک رسانی به تو دریغ می ورزد.
4. افراد بی خیال
از ویژگی های دوست خوب، همدردی، غمخواری و کمک به دوست در موقعیت های دشوار زندگی است. آنان که در گرفتاری ها هرگز در پی رسیدگی به وضع و حال دوست خود نیستند، شایسته پیوند پاک دوستی نیستند. حضرت علی علیه السلام در سخنی آموزنده، این گونه افراد را دشمن آدمی معرفی می کند و می فرماید: «مَنْ لَمْ یبالِک فَهُوَ عَدُوُّک؛ کسی که به فکر تو نیست و به تو اهمیتی نمی دهد، [در واقع،] دشمن توست».19
پیام متن:
چنانچه از روایات استفاده می شود انسان های کوته فکر، بد کار، احمق، بخیل و افراد بی خیال، شایسته دوستی نیستند.
...............................................................................................................................
1. نهج البلاغه، حکمت 142.
2. همان، حکمت 211.
3. همان، نامه 31.
4. همان، حکمت 12.
5. همان، حکمت 134.
6. احمدی بیرجندی، اشعار اخلاقی در ادب فارسی، ص 75.
7. نهج البلاغه، حکمت 384.
8. همان، حکمت 218.
9. همان، خطبه 141.
10. همان، نامه 31.
11. همان، حکمت 6.
12. همان، حکمت 214.
13. همان، نامه 31.
14. همان، حکمت 268.
15. همان، نامه 69.
16. همان، حکمت 38.
17. همان، حکمت 293.
18. همان، حکمت 38.
19. همان، نامه 31.